روزهای رنگی ...

ساخت وبلاگ


امروز

اتفاقی تو مدرسه افتاد که شاید هزاران اتفاقِ خوب، نتونه اونطوری حالمو خوب کنه!

صبح مشخص شد چند تا از بچه ها به دلیل وضع مالی نمی تونن تو اردو شرکت کنن، به مدیرمون گفتم میشه با اولیاشون مشورت کنیم و اونها رو با قیمت پایین تر ببریم؟ شده حتی خودم باقی مونده ی کرایه شونو می دم، خدا خیر بده یه معلم دیگه رو که اونم گفت آره با هم پول بذاریم و اونا هم بتونن بیان ...

خداروشکر مدیرمون موافقت کرد و گفت این حرفها چیه اصلا و ... هر چقدر بتونن بدن همون بسه!

معاونمون زنگ زد خونه هاشون و خونواده هاشون پذیرفتن، واااااااااای که چقدر حالم خوب شد، هنوزم تو ذوقشم ...

 خدایا مرسی ...

+ به تاریخِ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۶به وقتِ 23:27 به قلمِ شاهزاده جوان |
شازده کوچولو...
ما را در سایت شازده کوچولو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezayeoa بازدید : 144 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 19:52