برای لحظه هایِ بیشتر با هم بودن
دستهامون یخ کرده بود
بعدها یه راه پیدا کردم برای به جریان افتادن خون تو رگهام
می رفتم نون می گرفتم،
از داغیِ نون دستم گرم می شد تا خونه!
برچسب : hlh glasshouse lyrics, نویسنده : rezayeoa بازدید : 137 تاريخ : پنجشنبه 15 مهر 1395 ساعت: 9:29