... اما دلم گرم بود!

ساخت وبلاگ

یادش بخیر

برای لحظه هایِ بیشتر با هم بودن

دستهامون یخ کرده بود

بعدها یه راه پیدا کردم برای به جریان افتادن خون تو رگهام

می رفتم نون می گرفتم،

از داغیِ نون دستم گرم می شد تا خونه!

 

شازده کوچولو...
ما را در سایت شازده کوچولو دنبال می کنید

برچسب : hlh glasshouse lyrics, نویسنده : rezayeoa بازدید : 137 تاريخ : پنجشنبه 15 مهر 1395 ساعت: 9:29