ماها می تونستیمخیلی کارها از دستمون بر می اومدما می تونستیم شادترین آدم روی کره زمین باشیمرقصان و غزلخوان...ماها می تونستیم غم ها رو تا شعاعِ کیلومترِ بی نهایت از خودمون و اطرافیانمون، عزیزمون، رفیقمو, ...ادامه مطلب
برای کسی مُرد، که تب هم براش نکرد!, ...ادامه مطلب
- من اگه بمیرم، ازم چه چیزی به خاطر خواهی داشت؟- میوهها رو تا تهش پوست میگرفتی،- + منهمزاد غمم،روزی خواهم مُردکه دیگر غمی در پستوی مغزم، در دالانهای قلبم، خانه نکرده باشد..., ...ادامه مطلب
کجاست هم نفسی تا به شـــــرح عرضه دهم..., ...ادامه مطلب
گاهی وقت ها بعد مدت ها یه چسب زخم برای زخم هات پیدا می کنیاما، یهو، به امید بهبودی چسب رو می کنی از روی زخمو بعدِ مدتی می بینی جای کندنِ چسب شدید درد می کنه..., ...ادامه مطلب
وقتی یکی رو توی یه شهری دوست داشته باشم، پای رفتنم از اون شهر، سست می شه! ۷ شهریور ۱۳۹۷, ...ادامه مطلب
رعنا بهم گفت "بعضی موقع ها در مورد من نادانانه قضاوت نکن" گفتم: "راست می گی، من خیلی احمقم!" - این اعتراف خیلی بهم چسبید. + به تاریخِ جمعه شانزدهم تیر ۱۳۹۶به وقتِ 22:22 به قلمِ شاهزاده جوان | ,گرفتم,اعتراف ...ادامه مطلب
نونوایِ ما، نونوایی شو اجاره داد بدونِ توجه به اینکه مادر من فقط می تونه از نونی که اون می پزه و کم نمکه بخوره!* پس منم می تونم بعضی تصمیمارو بگیرمبا اینکه می دونم یه عده ممکنه آسیب ببینن! * قصدم فقط قیاسه، قصدِ قضاوت ندارم، شاید برگرده، شایدم برگشته، شایدم برنگردهدر هر صورت بی شک بهترین وقت هست برای هر تصمیمی که می گیره! همیشه فکر می کنم هر چیزی تو بهترین وقتش اتفاق می افته،وقتی که خدا همه چی رو مهیا کرده! ,من زنده ام به شایعه ها اعتنا نکن ...ادامه مطلب
یادم نمی آید چند بار پرهیز کرده ام یادم رفته که، چند بار از چیزی، کسی، حالی، روحی، ... گذشته ام ذهنم در کلنجار خود به خاطر نمی آورد تعداد سانسور کلمه ها را ... امروز من اینجا نشسته ام رو به رویِ تو، رو به رویِ غرورِ ترک خورده ی بی دلیلِ خودم امروز کتابم مرا نگاه می کند، و هی صحبت از برنامه های ریخته شده می کند امروز روحم داشت خشمگین می شد از دستِ من از این همه فراموشی از جملات ناروایی که شنیده بود و من، فراموش کرده بودم! حسادت نه اما شاید، غبطه بخورم، به تمامِ کسانی که هرگز عشق در خانه شان را نزده یا اگر زده، سُک سُک نکرده عینِ آدم آمده، نشسته، دو کلامِ درست و حسابی اختلاط کرده خدا! آیا من فراموش کرده ام که چگونه با تو سخن بگویم؟ آیا من فراموش کرده ام ... گاهی دلم فراموشیِ انتخابی می خواهد! زیاد دور نیست، همین چند سالِ پیش بود که من و تو همقدمِ هم بودیم زیاد دور نیست آن زمانی که همیشه لبخند تو را، روی صورتم احساس می کردم من جان! خواهش می کنم یک چند ساعتی به چیزی فکر نکن من به سکوتِ ذهنِ تو نیاز دارم! خواهش می کنم زبان و ذهنت را یکی کن به سکوت، صدایِ سکوتِ تو را دوست دارم ... خدا, ...ادامه مطلب
یکی رو پیدا نکردم که بهش پیام بفرستم؛ "از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود ..." ,به همین بی نامی,به همین زودیا بیا بیا بیا,به همین سادگی رفتی بی خداحافظ ...ادامه مطلب
چقدر خوبه که آدم تو خونه و خونواده اش تا آخر عمر یه بچه است؛ خصوصا آخری هم باشی! ,مرو مرو چه سبب زود زود میبروی ...ادامه مطلب
گاهی وقتی بعضی نوشته ها رو می خونم و می بینم شرحی در رابطه با برخی احوالاتِ منه، هم تعجب ورم می داره و هم خوشحال می شم که این حالات اسم و تعریف دارن!,همه روی زمین به غمت مبتلا,گفت مجنون گر همه روی زمین,همه پهلوانان روی زمین,مسجد او شد همه روی زمین ...ادامه مطلب
گاهی یادآوری زمان های بعد از یک واقعه ی تلخقابل تحمل تر هستن تا قبلش وقتی قبلش رو مرور می کنی و می دونی که قراره پیش بیادو نمی تونی جلویِ اتفاق افتادنِ گذشتهو تبدیل شدنش به حال و آینده رو بگیریخیلی دستت رو کوتاه حس می کنی،نه فقط نسبت به بیرون،به حتی درونت! ,چون خمشان بی گنه روی بر آسمان مکن ...ادامه مطلب
اشتباهات به طور ماهرانه ای بدون هیچ تغییری در بسته بندی هایِ قبل فقط با یک روبانِ جدید برای جلب توجه و هیجان، دوباره وارد زندگی آدم می شن! ,به همین سادگی فیلم کامل,به همین سادگی پ,به همین سادگی iranproud,به همین سادگی,به همین سادگی رفتی,به همین سادگی دانلود,به همین سادگی که کلاغ سالخورده,به همین سادگی نقد فیلم,به همین سادگی download,به همین سادگی رضا صادقی دانلود ...ادامه مطلب
دلم می خواد، اعتراف کنم ... - ویژگیِ مناسب بودن؛ "طوری بارِ کلاممان را در قلبش هضم کند که بعد از گفتن، سنگینیِ زمین گذاشتنِ بار، رویِ دوشِ قلبِ ما سنگینی نکند." , ...ادامه مطلب